eli joooooonam

دوووستای گلم ما میخوایم بریم مسافرت.. انشالله فردا  حرکت می کنیم... به مدت10روز شایدم کمتر... هم خوشحالم:))) هم ناراحت:((( خوشحالم چون میریم یه اب و هوایی عوض میکنیم... ناراحتم به خاطر اینکه دلم واسه شما و نی نی وبلاگ تنگ میشه:((( دووستای گلم برام نظر بزارین تا وقتی که از سفر برگردم سوپرایز شم... بووووووووووووووووووس

دوووستای گلمم روووزتوون مبالک:)   ما به مناسبت روز دختر دیشب جشن گرفتیم   خعععلی خوووش گذشت:)   عکــــسها در ادامـه مطلــب             به خاطر کیفیت پایین عکسها شرمندم...تو گوشی که باکیفیته نمیدونم چرا الان اینجوریه؟؟:((((شــــرمنده   ...

سلااااااااام دوستای گلم   ماپنجشنبه شب به همراه خالم و داییم رفتیم رزگ   میخواستیم اونجا بخوابیم و صبحش برگردیم   حالا بماند که خالم ازهمه زودتر رفته بود   یادش رفته بود رختخواب ببره   ماهم مجبور شدیم برای خالم رختخواب ببریم   وقتی رسیدیم اونجا هو واقعا سرد بود   طوری که هممون کاپشن پوشیدیم   خلاصه رفتیم اونجاو شبش تاساعت1:30 بازی میکردیم   ازبس سروصدا کردیم اومدن گفتن   اگه بخواین سروصدا کنین برقارو خاموش میکنیم   ماهم دیگه ا...

الی جووونی هم امروز اومد خونمون...   کلی باهم بازی کردیمو خندیدیم...   جدیدا خعععلی شیرین زبون شده برگشته به مامانم میگه: خاله مامان بابام میخوان بمیرن...   مامانم میگه:براچی؟؟؟مگه چیشده؟؟؟میگه:اخه مامان بابام هی میگن الینا ما ازدست تو اخر میمیریم(از بس که فضولی میکنه..خخخ)   مامانم میگه:خوب تو نباید اینقدر مامان باباتو اذیت کنی...میگه:نه دیگه اونا میخوان بمیرن..حالا من نمیدونم برم خونه کی؟؟؟خونه مامانی(مامان مامانش)یا خونه مامان مریم(مامان باباش)؟؟؟؟   اونروز اینقدر خندیدیم که نگوووو....   ...

دیروز ادرینا جووونی اومده بود خونمون...   مامانمم کیک درست کرد...ولی متاسفانه هرکار کردیم کیک ازتو قالب   درنیمود. باشکلات روش نوشتیم ادرینا دوستت دارم...خیلی جالب شد...   عکسشو در ادامه مطلب میزارم که ببینین...     ...

تبریییییک تبرییییکککک   دوستای گلم   امشب دخر داییم(نگین) یه خبر خوش به هممون داد مخصوصا من   مدرسه نمونه قبول شده   اخه من خیلی کمکش کردم و براش دعا کردم   اون قل دیگه هنوز معلوم نیس   گفتن باید 80درصد زده باشه   خداکنه که اونم قبول شه   من ازهمینجا به نگین جووونم تبریک میگم     واقعا حقش بود چون تلاش کرده بود     شما هم دعا کنین اون قل دیگه هم قبول شه         ...

امشب همه اقوام امدن خونه ما...   با بچه ها کلی خندیدیمو وبلاگمو بهشون نشون دادم...   یه عکسم گرفتم بایکی از دوقلوها...   اون قل دیگه عکس نمیگرفت..نمیدونم چرا؟!؟!   عکسو میزارم ادامه مطلب...         من و نگین خانوووووم ...